کوک رتبه اول نرخ بیکاری روی ساز و کرنای انتخاباتی
به قلم فرزاد نظری
همین یک نمودار از سرشماری رسمی سال ۱۳۹۵ به بیننده اثبات می کند شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دو شهرستان ممسنی و رستم کجای نمودار قرار دارد. از همین منبع، رتبه یکی مانده به آخر ممسنی در زمینه نرخ مشارکت اقتصادی است که تقریبا پاسخ مسئله اول و گویای علت است. چه ارتباطی بین این دو وجود دارد و از کجا می توان بر این مسئله مسلط و غالب شد، موضوعی جدی که اراده و خواست عموم در کنار تاثیرگذاری توان های اقتصادی و مدیریتی را طلب می کند.
از زاویه ای دیگر در مناطق روستایی شهرهای استان فارس بیشترین نرخ بیکاری مربوط به ممسنی و سومین رتبه بیکاری مناطق روستایی مربوط به شهرستان رستم با ۱۵٫۵ درصد است. آمارها به این موارد ختم نمی شود. طی آمارگیری رسمی سال ۱۳۹۵، در بین شهرستانهای استان فارس، ممسنی با ۵۹.۸ درصد و رستم با ۵۴.۷ درصد بیشترین نرخ بیکاری جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله ثبت رسمی شده اند. چیزی که این اعداد نمایش می دهند، نابرابری و بی عدالتی فرصتها و توزیع نامتوازن سرمایه و امکانات و منابع است. موضوع آن قدر اسفناک بوده که مجالی برای تحلیل و توضیح نمی ماند.
در کنار این آمارها لازم بود برای ثبت و تحلیل توسط رسانه ها و نیز آگاهی عموم، فرمانداران و نمایندگان مجلس شاخص های معرف صنعت مانند تعداد بنگاههای اقتصادی، اشتغال در بخش صنعت و نیز میزان تولیدات صنعتی را ارائه و به موازات نیز نشانه های گسترش فقر از نهادهای مرتبط مانند کمیته امداد امام استخراج و بررسی می شد که افزایش درجه صنعتی شدن چه میزان از فقر و بیکاری را کاهش می داد.
رفتارهای انتخاباتی مدافع عنوان بالاترین نرخ بیکاری استان فارس
معلوم نیست ترفندهای رقص دستمال و چوب بازی با چه ایده و هدفی وارد فضای تبلیغات انتخابات مجلس شده و چگونه فضایی که دوره قبل محیط و فرصتی برای بیان انتقادات و رساندن مشکلات به گوش مدعیان خدمت بود، به یک باره به شکل جشن های انتخاباتی درآمده اند. میزگردها ، مناظره ها و گفتگوهای انتخاباتی حذف و کمرنگ شدند و فرصتی برای تکرار خواسته ها که همان اعتراض به نامتوازن بودن رشد و تشدید فقر و محرومیت بود، محیا نشد. با این رویه مسیر گسترش محرومیت ها و عقب ماندگی ها با رفتارهای انتخاباتی قطعا متناسب می شود.
حال که موسم ساز و رقص های انتخاباتی در میان شعارهای رنگین در بستر مجازی و معابر شهر و روستا برپا است، لازم بود کمی از چاشنی واقعیت به این فضا بپاشیم. مسائل بنیادی اقتصادی و اجتماعی ممسنی از جمله اشتغال و پایین بودن میزان سرمایه گذاری از مسیر سیاست ورزی و رفتن از مسیر رو به قهقرای واگرایی و تکیه کردن بر محدویت ها حل نخواهد شد و چه نیکو بود فرصت و محلی برای تحلیل وعده ها و شعارها فراهم می شد.