جولان شکیب ها در بزرگراه های شمالغرب فارس
به گزارش خبرنورآباد: آوای باران یک سریال تلویزیونی با حکایت مردی به نام شکیب بود که کودکان بی سرپرست را در خرابه ها به دور خود جمع و در ازای پناه و آب و غذا به قدر گذران این کودکان را مورد استثمار و بهره کشی از طریق اجبار به گدایی بر سر چهارراه ها و میادین اصلی شهر تهران نشان می داد.
قصه پر غصه ای که به نظر می رسد در سال کنونی همچنان در عالم واقع در حال تکرار شدن است و شکیب قصه آوای باران اما اینروزها به شکل سازمان یافته تری کودکان را مورد استثمار از طریق گدایی وا داشته اند.
یافته های اولیه همکاران ما بعد از مشاهدات میدانی مستقیم در رسانه های صدای نورآباد و رخداد جنوب بیانگر اینست که این کودکان بخت برگشته با ملیت های افغانی و پاکستانی و احتمالا ایرانی در جلوی اماکنی مانند پلیس راه کوهچنار در شهر قائمیه و پلیس راه ممسنی و تقاطع برمک در بزرگراه کمربندی شهر نورآباد و همچنین پل جدید فهلیان تا سه راه بابامیدان و شهر کوپن در شهرستان رستم و پلیس راه گچساران روزهای گرم تابستان را با گدایی از خودروهای عبوری و در واقع بی اختیار از خود برای پرکردن جیب ارباب شکیب خود
به سر می گذرانند.
کسی نمی داند در اقامتگاه مجعول این کودکان کار که بنظر می رسد در شهر قائمیه مرکز شهرستان کوهچنار و در استثمار و حصار شکیب در هنگامه شبهای تار چه بر سر این کودک دختران بی سرپرست می آید و معلوم نیست چه کسانی هم بالین آنان به قصد بهره کشی جنسی شب را به صبح به سر می رسانند.
رسانه رسالت طرح مشکلات بمنظور ارتقای پیشرفت و سلامت جامعه را دارد و برای همین انتظار می رود اگر دستگاههای نظارتی این گزارش را ملاحظه می فرمایند برای حل این غده سرطانی پای در میدان گذاشته چرا که به اعتقاد ما این درد جانکاه دست کمی از زخم خلخال پای زن یهودی در عصر امیرالمومنین نیست.